موسیقی
 
 

 سلام

یکی از دوستان ازم خواسته بود آهنگی که روی وبلاگمه رو برای دانلود بذارم.
خودم علاقه ی وافری به این آهنگ داریوش دارم، امیدوارم شمایی که تا حالا رو وبلاگم شنیدینش یا اینکه از الان دانلود می کنید هم ازش لذت ببرید

----------------------------------------------------------------------------------------------

» خواننده : داریوش
» آهنگ :تصویر رویا
» آلبوم : معجزه خاموش
» شاعر : روزبه بمانی 
» آهنگ ساز : مهدی یراحی 
» تنظیم : بهنود بهزاد
» دانلود :
http://s3.picofile.com/file/7576511070/DARYUSH_tasvire_roya.mp3.html

» متن ترانه :

شب از مهتاب سر میره 
تمام ماه تو آبه
شبیه عکسه یک رویاست 
تو خوابیدی جهان خوابه
زمین دور تو می گرده 
زمان دست تو افتاده
تماشا کن سکوت تو 
عجب عمقی به شب داده
تو خواب انگار طرحی از 
گل و مهتاب و لبخندی
شب از جایی شروع می شه 
که تو چشماتو می بندی

تو رو آغوش می گیرم 
تنم سر ریزه رویا شه
جهان قد یه لالایی 
توی آغوش من جا شه
تورو آغوش می گیرم 
هوا تاریک تر می شه
خدا از دست های تو 
به من نزدیک تر می شه
زمین دور تو می گرده 
زمان دست تو افتاده
تماشا کن سکوت تو 
عجب عمقی به شب داده
تمام خونه پر می شه 
از این تصویر رویایی
تماشا کن ، تماشا کن 
چه بی رحمانه زیبایی


ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 18 بهمن 1391برچسب:, :: 9:18 :: توسط : امیر طلایی

 تصویر قدیمی روزنامه قبل انقلاب از اسید پاشی روی صورت داریوش خواننده

برای بزرگنمایی رو عکس کلیک کنید.

عکس قدیمی روزنامه از اسید پاشی یک زن روی صورت داریوش خواننده قبل انقلاب


ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 18 بهمن 1391برچسب:, :: 9:16 :: توسط : امیر طلایی

 1.        مسبب

 

سبب گر بسوزد 
مسبب تو هستی
سبب ساز این جهان تویی

در این حال مستی صفا کرده‌ام
تو را ای خدا من صدا کرده‌ام
از این روزگاری که من دیده‌ام
چه شبها خدایا خدا کرده‌ام
نهادم سر سجده بر خاکت
تو را ای خدا من صدا کرده‌ام

که از من نگیری صفای دلم را
به راه محبت تو داری خدایا
چها کرده‌ام

سبب گر بسوزد 
مسبب تو هستی
سبب ساز این جهان تویی
ز دست که آید که دستم بگیرد
مرا سایه امان تویی

در این حال مستی صفا کرده‌ام
تو را ای خدا من صدا کرده‌ام
از این روزگاری که من دیده‌ام
چه شبها خدایا خدا کرده‌ام
نهادم سر سجده بر خاکت
تو را ای خدا من صدا کرده‌ام

 

 

2.        زهره

رخت خواب مرا مستانه بنداز 
پیچ پیچ ره میخانه بنداز 
عزیزم سوزن دست تو بودم 
میون پنجه و شصت تو بودم 
نازنینم مه جبینم 
بخوابم بلکه در خوابت ببینم

یاد از آن روزی که بودی زهره یار من 
دور از چشم رقیبان در کنار من 
خالی و خالیست جایت ای نگار من 
در شام تار من 
آخر کجایی زهره 

یاد داری زهره آن روزی که در صحرا 
دست اندر دست هم گردش‌کنان تنها 
راه میرفتیم در بین شقایق‌ها 
بود عالم ما را لطف و صفایی زهره 

چون یقین کردی که در عشقت گرفتارم 
سخت گشتی از من و کردی چنین کارم 
خود نکردی فکر آخر نازنین یارم 
من همچو تو دارم آخر خدایی زهــــــــــره

بود هنگام غروب آن روز افق زیبا 
ایستادیم از برای دیدنش آنجا 
تکیه تو بر سینه‌ام دادی سر خود را 
گفتی و گفتم‌ها بس رازهایی زهــــــــره

 

 

3.        سقف

 

سقف ما هر دو یه سقف دیوارهامون یه دیوار
آسمون یه آسمون بهارهامون یه بهار
اما قلبهامون دوتا دستهامون از هم جدا
گریه‌هامون تو گلو خنده‌هامون بی‌صدا

نتونستم نتونستم تو رو بشناسم هنوز
تو مثل گنگی رمز توی یک کتیبه‌ای
که همیشه با منی اما برام غریبه‌ای

هنوزم ما می‌تونیم خورشید رو از پشت ابر صدا کنیم
نمی‌تونیم؟
می‌تونیم بهار رو با زمین خسته آشنا کنیم
نمی‌تونیم؟

هم شب و هم گریه‌ایم درد تو درد منه
بگو هم غصه بگو دیگه وقت گفتنه
بغض ما نمی‌تونه این سکوت رو بشکنه 
مردم از دست سکوت یکیمون حرف بزنه

 

 

4.        بالای نی

 

 

وقت از نی کر شدن
وقت عریان‌تر شدن
گم شدن پیدا شدن
بی در و پیکر شدن
رد شو از هر نابلد
در عبور از فصل بد
رو به این بی‌منظره
این غزل کش این جسد
این همه بی‌خاطره
این همه بی‌پنجره
خیل خود جلاد تلخ
این زلال باکـــره

بشنو از نی پای می
بشنــو از بالای نی
بشنو از نی پای می
بشنــو از بالای نی

تار یــار ما به دار
خلوت ما بی‌حصار
مسلخ سبــزینه‌ها
جنگل بی‌برگ و بار
بشنو از این زخم جان
بشنو از این ناگـهان
بشنو از من بی‌دریغ
در حضـــور غایبـان
رد شو از آوار برگ
رد شو از فصل تگرگ
رد شو از این زمهریر
رد شو از دیوار مرگ
پر کن از می نای نی
بغض سیل آسای نی
بشنو از دل ذره‌ها
بشنــــو از آوای نی

وقت از نی کر شدن
وقت عریان‌تر شدن
گم شدن پیدا شدن
بی در و پیکر شدن

بشنو از نی پای می
بشنــو از بالای نی
بشنو از نی پای می
بشنــو از بالای نی

تار یــار ما به دار
خلوت ما بی‌حصار
مسلخ سبــزینه‌ها
جنگل بی‌برگ و بار
بشنو از این زخم جان
بشنو از این ناگـهان
بشنو از من بی‌دریغ
در حضـــور غایبـان
رد شو از آوار برگ
رد شو از فصل تگرگ
رد شو از این زمهریر
رد شو از دیوار مرگ
پر کن از می نای نی
بغض سیل آسای نی
بشنو از دل ذره‌‌ها
بشنــــو از آوای نی

وقت از نی کر شدن
وقت عاشق‌‌تر شدن
گم شدن پیدا شدن
وقف یکدیگر شدن

بشنو از نی پای می
بشنــو از بالای نی
بشنو از نی پای می
بشنــو از بالای نی

 

 

5.        منتظر

 

 

مثل اسم خودم این رو می‌دونم
می‌دونم که یک نفر یه روز میاد
می‌دونم که وقتی از راه برسه
هرچی که خوبه واسه من هم می‌خواد

درها رو باز می‌کنم پنجره‌ها رو می‌شکنم
مژده دیدنش رو تو کوچه‌ها جار می‌زنم

وقتی از راه برسه با بوسه‌ای
قفل این غمستون رو باز می‌کنه
من رو تو یه شهر دیگه می‌بره
با هوای تازه آشنا می‌کنه

درها رو باز می&


ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 18 بهمن 1391برچسب:, :: 9:15 :: توسط : امیر طلایی

 1.        شام مهتاب

 

تو اون شام مهتاب کنارم نشستی
عجب شاخه گل‌وار به پایم شکستی
قلم زد نگاهت به نقش‌آفرینی
که صورتگری را نبود این‌چنینی
پریزاد عشق رو مه‌آسا کشیدی
خدا را به شور تماشا کشیدی

تو دونسته بودی چه خوش‌باورم من
شکفتی و گفتی از عشق پرپرم من
تا گفتم کی هستی تو گفتی یه بی‌تاب
تا گفتم دلت کو تو گفتی که دریاب
قسم خوردی بر ماه که عاشق‌‌ترینی
تو یک جمع عاشق تو صادق‌ترینی
همون لحظه ابری رخ ماه رو آشفت
به خود گفتم ای وای مبادا دروغ گفت

گذشت روزگاری از اون لحظه ناب
که معراج دل بود به درگاه مهتاب
در اون درگه عشق چه محتاج نشستم
تو هر شام مهتاب به یادت شکستم
تو از این شکستن خبر داری یا نه
هنوز شور عشق رو به سر داری یا نه

تو دونسته بودی چه خوش‌باورم من
شکفتی و گفتی از عشق پرپرم من
تا گفتم کی هستی تو گفتی یه بی‌تاب
تا گفتم دلت کو تو گفتی که دریاب
قسم خوردی بر ماه که عاشق‌‌ترینی
تو یک جمع عاشق تو صادق‌ترینی
همون لحظه ابری رخ ماه رو آشفت
به خود گفتم ای وای مبادا دروغ گفت

هنوز هم تو شب‌هات اگه ماه رو داری
من اون ماه رو دادم به تو یادگاری

هنوز هم تو شب‌هات اگه ماه رو داری
من اون ماه رو دادم به تو یادگاری

من اون ماه رو دادم به تو یادگاری
من اون ماه رو دادم به تو یادگاری

 

 

2.        شیرین شیرین

 

شیرین من تلخی نکن با عاشق
تموم می‌شن گم می‌شن این دقایق
دنیای ما مال من و تو این نیست
رو کوه دیگه فرهاد کوه کنی نیست

یه روزی میاد که نمی‌دونیم چی هستیم 
یار کی بودیم و عشق کی بودیم و چی هستیم
شیرین شیرینم واسه تو شدم یه فرهاد
شیرین شیرینم نده زندگیم رو بر باد

نده زندگیم رو بر باد، نده زندگیم رو بر باد

من نمیگم فرهاد کوه کنم من
تیشه به کوهها که نمی‌زنم من
فرهاد عاشقم قلم تیشمه
از تو نوشتن همه اندیشمه

یه روزی میاد که نمی‌دونیم کی هستیم 
یار کی بودیم و عشق کی بودیم و چی هستیم
شیرین شیرینم واسه تو شدم یه فرهاد
شیرین شیرینم نده زندگیم رو بر باد

ندی زندگیم رو بر باد، ندی زندگیم رو بر باد

من نمیگم فرهاد کوه کنم من
تیشه به کوهها که نمی‌زنم من
عاشق تو بی تو به کوه نمیره
وقتی نباشی تو خودش می‌میره

یه روزی میاد که نمی‌دونیم چی هستیم 
یار کی بودیم و عشق کی بودیم و کی هستیم
شیرین شیرینم واسه تو شدم یه فرهاد
شیرین شیرینم نده زندگیم رو بر باد

نده زندگیم رو بر باد، نده زندگیم رو بر باد

 

 

3.        گل بیتا

لالا لالا گل خوشرنگ بیتا
لالایی کن رو بال شعر بابا
لالا کن دخترم رو سینه من
که شب رد شه دوباره از سر ما
لالایی دختر گلبرگ و شبنم
لالایی شاخه گل‌پوش مریم
لالا کن زیر طاق خواب و رؤیا
که جا وا کرده شب تو کوچه کم کم

لالا لالا که بارون دل‌نوازه
نسیم خیس کولی یکه‌تازه
کدوم عاشق تو این خاموش واری 
ضیافت رفته سوز و گدازه
لالایی دختر گلبرگ و شبنم
لالایی شاخه گل‌پوش مریم
لالاکن زیر طاق خواب و رؤیا
که جا واکرده شب تو کوچه کم‌کم

میون سفره هفت‌رنگ نقاش
میون آینه و شمع و گلاب‌پاش
کنار کوزه سبزینه و آب 
به فکر کفتر آتیش به پر باش
کنار سرمه‌دون و تنگ ماهی 
میون آینه‌های چشم به راهی
کدوم پروانه می‌سوزه دروغی
کدوم ستاره مرده اشتباهی

زمین خاموش دریا خواب و گل خیس
نه ماه پیشونی بیداره نه چهل‌گیس
لالا کن خوش‌ترین پایان قصه
که شب اینجا شب این قصه‌ها نیست
لالایی دختر گلبرگ و شبنم
لالایی شاخه گل‌پوش مریم
لالاکن زیر طاق خواب و رؤیا
که جا واکرده شب تو کوچه کم‌کم 

لالایی دختر گلبرگ و شبنم
لالایی شاخه گل‌پوش مریم
لالاکن زیر طاق خواب و رؤیا
که جا واکرده شب تو کوچه کم‌کم

 

4.        هم غصه

 

بیا لب وا کنیم هم‌غصه من 
بیا بیدار کنیم خوابیده‌ها رو
بیا آشتی بدیم با قصه‌هامون
تموم دست‌های از هم جدا رو 
تموم دست‌های از هم جدا رو

بیا گلخونه کن ویرونه‌ها رو
که قمری جای زاغها رو بگیره
نمی‌خوام گلدون مادربزرگم
رو طاقچه از بوی غربت بمیره
رو طاقچه از بوی غربت بمیره

قفل‌های خونی صندوقچه ما
هزارون ساله که گم‌کرده کلیده
بیا با قلبهامون رستم بسازیم
که اون که دشمن دیو سپیده

بیا قفل و کلید رو مهربون کن
که سخته سوت و کورِ خونه‌هامون
بیا با دستهای هم پل ببندیم
که رد شه قاصد از رودخونه‌هامون
که رد شه قاصد از رودخونه‌هامون

قفل‌های خونی صندوقچه ما
هزارون ساله که گم‌کرده کلیده
بیا با قلبامون رستم بسازیم
که اونکه دشمن دیو سپیده

بیا گلخونه کن ویرونه‌ها رو
که قمری جای زاغها رو بگیره
نمی‌خوام گلدون مادربزرگم
رو طاقچه از بوی غربت بمیره
رو طاقچه از بوی غربت بمیره

 

 

5.        یاران

 

 

یاران ز چه رو رشته الفت بگسستندGetBC(17);

ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 18 بهمن 1391برچسب:, :: 9:13 :: توسط : امیر طلایی

 1.        فریاد زیر آب

 

ضیافتهای عاشق را
خوشا بخشش خوشا ایثار
خوشا پیدا شدن در عشق
برای گم شدن دریا

چه دریایی میان ما
خوشا دیدار ما در خواب
چه امیدی به این ساحل
خوشا فریاد زیر آب

خوشا عشق و خوشا خون جگر خوردن
خوشا مردن خوشا از عاشقی مردن

اگر خوابم اگر بیدار
اگر مستم اگر هشیار
مرا یارای بودن نیست
تو یاری کن مرا ای یار
تو ای خاتون خواب من
من تن خسته را دریاب
مرا هم‌خانه کن تا صبح
نوازش کن مرا تا خواب

همیشه خواب تو دیدن
دلیل بودن من بود
چراغ راه بیداری اگر بود
از تو روشن بود

ضیافتهای عاشق را
خوشا بخشش خوشا ایثار
خوشا پیدا شدن در عشق
برای گم شدن دریا
نه از دور و نه از نزدیک
تو از خواب آمدی ای عشق
خوشا خودسوزی عاشق
مرا آتش زدی ای عشق

خوشا عشق و خوشا خون جگر خوردن
خوشا مردن خوشا از عاشقی مردن

2.        وطن

 

وطن پرنده پـَــر در خون
وطن شکفته گـل در خون
وطن فلات شهید و شب
وطن پا تا به سر خــون
وطن تـــرانه زنــدانی
وطن قصیده ویــرانی
ستاره‌ها اعدامیان ظلمت
به خاک اگرچه می‌ریزند
سحر دوباره بر می‌خیزند
بخوان که دوباره بخواند
این قبیــله قربانی
گل سرود شکستن را
بگو که به خون بسراید
این عشیره زندانی
حرف آخــر رستن را

با دژخیمان اگر شکنجه
اگر بند است و شلاق و خنجر
اگر مسلسل و انگشتر
با ما تبـــار فدایی
با ما غرور رهایی
به نام آهن و گندم
اینک ترانه آزادی 
اینک سرودن مردم

امروز ما امروز فریاد
فردای ما روز بزرگ میعاد
بگو که دوباره می‌خوانم
با تمــامی یارانم
گل سرود شکستن را
بگو که به خون می‌سرایم
دوباره با دل و جانم
حرف آخــر رستن را
بگو به ایران، بگو به ایران

 

3.        زندونی

 

وقتیکه دل تنگه فایده‌اش چیه آزادی
زندگی زندونه وقتی نباشه شادی
آدم که غمگینه دنیا براش زندونه
مابین صد ملیون بازم تنها می‌مونه

دنیای زندونی دیواره
زندونی از دیوار بیزاره

پرنده که بالش می‌سوزه 
دل غم به حالش می‌سوزه
آخه مرگه واسه‌اش رهایی
پرنده که بالش می‌سوزه

آدمی که شادی نداره 
به خدا آزادی نداره
می‌کنه زندگیش رو زندون
آدمی که شادی نداره

دنیای زندونی دیواره
زندونی از دیوار بیزاره

هوای قفس کشنده
بیرون پر از درنده
کجـــــا بره پرنده

دنیای زندونی دیواره
زندونی از دیوار بیزاره

 

 

4.        حادثه

 

گفتم تو چرا دورتر از خواب و سرابی، خواب و سرابی
گفتی که منم با تو ولیکن تو نقابی اما تو نقابی
فریاد کشیدم تو کجایی تو کجایی
گفتی که طلب کن تو مرا تا که بیابی

فریاد کشیدم تو کجایی تو کجایی
گفتی که طلب کن تو مرا تا که بیابی

چون همسفر عشق شدی مرد سفر باش مرد سفر باش
هم منتظر حادثه هم فکر خطر باش فکر خطر باش

هر منزل این راه بیابان هلاک است
هر چشمه سرابی است که در سینه خاک است
در سایه هر سنگ اگر گـل به زمین است
نقش تن ماری است که در خوابِ کمین است
در هر قدمت خاک هر شاخه سر دار
در هر نفس آزاد هر ثانیه صد بار

چون همسفر عشق شدی مرد سفر باش مرد سفر باش
هم منتظر حادثه هم فکر خطر باش فکر خطر باش

گفتم که عطش می‌کشدم در تب صحرا
گفتی که مجوی آب و عطش باش سراپا
گفتم که نشانم بده گر چشمه‌ای آنجاست
گفتی چو شدی تشنه‌ترین قلب تو دریاست
گفتم که در این راه کو نقطه آغاز
گفتی که تویی تو خود پاسخ این راز

چون همسفر عشق شدی مرد سفر باش مرد سفر باش
هم منتظر حادثه هم فکر خطر باش فکر خطر باش

چون همسفر عشق شدی مرد سفر باش مرد سفر باش
هم منتظر حادثه هم فکر خطر باش فکر خطر باش

 

 

5.        شقایق

 

 

گوهر خود را هویدا کن
گوهر خود را هویدا کن کمال این است و بس
خویش را در خویش پیدا کن کمال این است و بس
چند می‌گویی سخن از درد و عیب دیگران
خویش را اول مداوا کن کمال این است و بس
پند من بشنو بجز با نفس شوم بدسرشت
با همه عالم مدارا کن کمال این است و بس
چون به دست خویشتن بستی تو پای خویشتن
هم به دست خوشتن وا کن کمال این است و بس


دلم مثل دلت خون شقایق
چشم‌هام دریای بارون شقایق
مثل مردن می‌مونه دل بریدن
ولی دل بستن آسونه شقایق

شقایق درد من یکی دوتا نیست
آخه درد من از بیگانه‌ها نیست
کسی خشکیده خون من رو دستهاش
که حتی یک نفس از من جدا نیست

شقایق وای شقـــایق
گـل همیشه عاشـــق

شقایق اینجا من خیلی غریبم
آخه اینجا GetBC(16);

ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 18 بهمن 1391برچسب:, :: 9:12 :: توسط : امیر طلایی

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد

درباره وبلاگ
به وبلاگم خوش اومدین
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
نويسندگان
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان موسیقی و آدرس dariush72.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 9
بازدید دیروز : 5
بازدید هفته : 14
بازدید ماه : 23
بازدید کل : 64855
تعداد مطالب : 16
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1



Alternative content